به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات، روز هفتم صفر در تقویم کشور، بهعنوان روز بزرگداشت مقام والای «سلمان فارسی» صحابی جلیل القدر پیامبر (ص) و از چهرههای تابناک تاریخ صدر اسلام ثبت شده است. روز وفات این یار صدیق اهل بیت (ع) و مدافع صادق خاندان عترت و فریادگر حق امیر مومنان (ع) و حضرت زهرا (س) که فصول مهم و مختلف تاریخ بعثت و امامت، گواه عظمت شان و شرافت جایگاه اوست. کسی که در وصف عظمت مقامش همین بس که فخر عالمیان (ص) فرمود: «سلمان منا اهل البیت»
دنبال «حقیقت» رفت، تا آنسوی باورها
سلمان فارسی به عنوان یکی ازمشهورترین و اثرگذارترین چهره های اسلام دارای جایگاه ویژه ای است. خدمات شایان او در ترویج و گسترش اسلام، قابل انکار نیست . او به استناد متون تاریخی در خانواده ای زرتشتی و با نام «روزبه» زاده شد امّا از همان آغاز، آیین زرتشتی نتوانست روح کنجکاو و تعالیجوی او را آرام کند. چندی به دنبال ادیان دیگر بود. ظاهراً در همان دوران کودکی، آوای عبادت مسیحیان، آرام و قرار از این کودک مشتاق ربود و دل در گرو آیین مسیحیت نهاد. امّا این اشتیاق نیز چندان دوامی نداشت و روح بلند او دوباره ناآرام و بیقرارِ شد.
«روزبه» بود و در آیین وفا، «سلمان» شد
مطابق مستندات تاریخی، خانواده و هم کیشان روزبه از این موضوع آزرده شده و چندی نیز وی را در خانه محبوس کردند تا شاید سختی این انزوا، او را مطیع سازد. سرانجام، روزبه از فرصتی مناسب استفاده کرد و در طلب گمشده خویش راهی سفر شد. این سفر طولانی و پررنج که با قید اسارت و بردگی همراه شد، او را به سرزمین حجاز کشاند. او در این سرزمین با پیامبر اکرم (ص) و آیین نوین اسلام آشنا شد و گمشده خویش را در صورت و سیرت نبی مکرم اسلام (ص) یافت.
من از آن روز که دربند توام، آزادم...
او که در این دوره در بردگی و انقیاد یک یهودی به نام «عثمان بن اشهل» روزگار میگذراند ، توسط پیامبر گرامی اسلام(ص) به مبلغ چهل نهال خرما و چهل اوقیه، خریداری و آزاد شد. از آن پس روزبه، توسط آن حضرت، «سلمان» نامیده شد.
از این به بعد ، سلمان یکی از چهره های مهمّ و اثرگذار در گسترش و ترویج اسلام به شمار میآید و دارای آنچنان جایگاه رفیع و والایی میشود که کمتر کسی از اصحاب را، پس از امیر مومنان (ع) نزد رسول خدا همطراز او مییابیم.
«مسلمانی» ز «سلمان» جوی...
در روایات متعددی، پیامبر اکرم (ص) شأن و جایگاه سلمان را گوشزد کرده و سایرین را نیز به بزرگداشت مقام سلمان فرا میخواند.
در یکی از این روایات، ایشان میفرمایند : «من مأمور شدهام چهار نفر را دوست بدارم و دستور بدهم که آنان را دوست بدارند. این چهار نفر عبارتند از: علی (ع)، سلمان فارسی، ابوذر و مقداد.»
از امام صادق (ع) نقل است که: « پیامبر خدا (ص) و حضرت علی (ع) از اسرار الهی و علوم آسمانی به سلمان خبر میدادند که کس دیگر را توان شنیدن و فراگرفتن آن نبود.»
از امام باقر (ع) نقل است که امام علی (ع) خطاب به ابوذر فرمودند: «ای ابوذر! همانا سلمان، باب علم خدا در زمین است. هرکس او را بشناسد، مؤمن است و هر که انکارش کند، کافر است.»
سلمان؛ دریای بیکران و گنج بیپایان
روزی سلمان نزد پیامبر (ص) نشسته بود که مردی عرب وارد شد و سلمان را از جایش بلند کرد و بر جای او نشست. پیامبر (ص) از این رفتار ناشایست ناراحت شده و در همان جمع، جایگاه والای سلمان را یادآوری فرمود. در ماجرایی مشابه، آنحضرت فرمودند: « سلمان فارسی دریای بی پایانی است که خشک نمی شود، گنجینهای است که پایان نمیپذیرد. سلمان از ما اهل بیت است و چشمه ای است که از آن، حکمت و یقین میتراود.» همچنین از پیامبر (ص) روایت شده است که: «بهشت، مشتاق سه نفر است: علی(ع)، سلمان فارسی و عمار یاسر.»
آنجا بود که پیامبر (ص) فرمود: «سلمان از ما اهل بیت است»
سلمان در بسیاری از وقایع مهمّ و تعیین کننده صدر اسلام ، حضوری پررنگ دارد . از جمله این وقایع: رویارویی با مشرکان در سال پنجم هجری در شهر مدینه است. مشرکان که به مدد اتّحاد قبیلهای، لشکری انبوه از احزاب مشرکان گرد آورده بودند، با اطمینان از شکست مسلمین راهی جنگ شدند. شورای جنگی مسلمانان با رهبری پیامبر (ص) تشکیل جلسه داد و با تدبیر سلمان مبنی بر حفر خندق موافقت شد. این خندق موجب شکست کفّار و قدرت بیشتر مسلمین شد.
سیره ابن هشام چنین روایت میکند: «... و هرگز عرب خندق ندیده بود و چون بیامدند و خندق دیدند که حوالی مدینه کنده بودند ، تعجّب کردند. بعد از آن پیامبر به اشارت سلمان بفرمود تا آن خندق برکندند. بعد از آن جمع مهاجر گفتند که سلمان از ماست و انصار گفتند که سلمان از ماست و آنجا بود که پیغمبر علیه السّلام گفت : سلمان منّا اهل البیت.»
«جابر بن عبدالله انصاری» از رسول خدا(ص) نقل میکند: «اشتیاق بهشت به سلمان بیش از اشتیاق سلمان به بهشت است و بهشت به دیدار سلمان، عاشقتر از شوق او به بهشت است.»
شعری که امیر مومنان (ع) به خط خود بر قبر سلمان نوشت
این صحابی گرانقدر سرانجام پس از عمری طولانی و بابرکت، در هشتم صفر سال 35 هجری به دیدار حق شتافت. مرقد شریف ایشان در مدائن (پنج فرسخی بغداد) و نزدیک طاق کسری واقع است. تدفین سلمان با حضور امیر مؤمنان (ع) انجام شد. نقل است که ایشان بعد از غسل، بر کفن (یا قبر) سلمان این شعر را نوشتند :
«وفدت علی الکریم بغیر زاد
من الحسنات و القلب السلیم
و حمل الزاد اقبح کلشیء
اذا کان الوفود علی الکریم
بر شخص کریم و بزرگواری [ خداوند ] وارد شدم، بی آن که توشه نیک و قلب پاک داشته باشم. امّا بردن توشه نزد شخص کریم و بزرگوار، زشت ترین کار است.»
در ستایش «سلمان رسول نور»
بیا باران شو و جاری شو و بردار سدها را
به پیکارِ «نخواهد شد»، بیاور «میشود»ها را
ببین، کورُش هم اینجا خواب بیداری نمیبیند
به سوی زندگی بشتاب و بگذار این جسدها را
تو را بانگ بلال از دور سوی خویش میخواند
برای خسروان بگذار لحن باربدها را
صدای روشنی میآید از ژرفای نخلستان
سبد بردار پر کن از مناجاتش سبدها را
غریبی در دیار خویشتن؟ مهمان شهری شو
که «اهل بیت» میخوانند آنجا نابلدها را
کرامت را ببین، پیغمبران شهر دانایی
به تدبیر تو میبندند راه «عبدود»ها را
شاعر: استاد محمدکاظم کاظمی
نظر شما